هانس سلیه در دهه 1950،برای نخستین بار مفهوم «استرس» را متداول ساخت.سلیه معتقد بود که همه افراد به تمام انواع شرایط تهدیدکننده،به یک شکل واکنش نشان میدهند و او این را«نشانگان انطباق عمومی»(GAS)مینامید. او ادعا میکرد که علاوه بر انگیختگی سیستم عصبی سمپاتیک (SNS)، سایر سیستمهای بدن نظیر قشر غدّه فوق کلیوی و غدّه هیپوفیز هم ممکن است در واکنش به تهدید دخیل باشند. برای نمونه، مواد شیمیایی مانند اپینفرین (آدرنالین) میتوانند از طریق بازدارندگی فعالیتهایی چون گوارش، تولید مثل، ترمیم بافتها، و واکنشهای ایمنی، باعث تمرکز توجه بدن به حفظ فوری خود گردند. به گفته سلیه، نهایتاً پس از رفع شدن تهدید، فعالیتهای بدن به حالت عادی برمیگردد و بدن دوباره بر روی بهبود یافتن و رشد تمرکز میکند. امّا چنانچه تهدید، طولانی و مزمن باشد، انگیختگی SNS هیچگاه «خاموش» نمیشود و سلامت شخصی به خطر میافتد. مثلاً در صورت سرکوبشدن مداوم سیستم ایمنی، شخصی بیشتر از معمول در برابر عفونت آسیبپذیر میگردد- و به این ترتیب میتوان توضیح داد که چرا بعضی افراد زود به زود مریض میشوند. صرفنظر از درست یا نادرست بودن نظریه سلیه، روانشناسی و نیز پزشکی و فرهنگ عامه، مفهوم «استرس» را به عنوان یک واقعیت ناخوشایند زندگی، پذیرفتهاند. پاورپوینت استرس36 اسلاید