رویکرد پردازش اطلاعات: میگوید، ذهن مثل کامپیوتر پردازش میکند (Information Processing)
رویکرد پردازش اطلاعات(خبرپردازی) نقطه ی مرکزی روانشناسی شناختی، ایدهی پردازش اطلاعات است
مفروضات بنیادین: رویکرد پردازش اطلاعات بر اساس تعدادی از مفروضات، از جمله موارد زیر استوار است:
1. اطلاعات موجود در محیط از طریق یک سری از سیستمهای پردازشگر مورد پردازش قرار میگیرند. (مثلا توجه، ادراک، حافظه کوتاه مدت)؛
2. در این سیستمهای پردازش؛ تبدیل یا تغییر اطلاعات با استفاده از روشهای سیستماتیک صورت میپذیرد؛
3. هدف از پژوهش، تعیین فرآیندها و ساختارهایی است که عملکرد شناختی را پایهریزی میکنند؛
4. پردازش اطلاعات در انسان، همانند کامپیوتر است.
قیاس کامپیوتر-ذهن: توسعهی کامپیوتر در دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ تأثیر مهمی بر روی روانشناسی داشت از اینرو، رویکرد پردازش اطلاعات، تفکر را بهعنوان محیطی که دادههای انتقالیافته توسط حواس ما را فراهم میآورد توصیفمیکند. اطلاعات را میتوان با استفاده از «برنامههای ذهنی» ذخیره، بازیابی و متحول کرد، به طوریکه نتایج آن پاسخهای رفتاری باشد.
پردازش اطلاعات و توجه و سیستم پردازش اطلاعات
هنگامیکه ما بهطور انتخابی و ارادی در یک فعالیت شرکت میکنیم، ما توجه به سایر محرکها را نادیده میگیریم.
* فرایندهای ورودی به تجزیه و تحلیل محرکها مربوط میشود.
* فرایندهای ذخیرهسازی همه چیزهایی را که به مغز وارد میشوند، پوشش داده و میتواند شامل کدگذاری و کنترل و انجام کار بر روی محرکها باشد.
* فرایندهای خروجی، مسئول تولید پاسخ مناسب برای یک محرک هستند.
مدل پردازش اطلاعات، پردازش محرکهای ورودی را به شکل سریالی فرض میکند.
انتقادات بر رویکرد پردازش اطلاعات
قیاسی که بین شناخت انسان و عملکرد کامپیوتر توسط رویکرد پردازش اطلاعات اتخاذ شده است محدود است. کامپیوترها را میتوان به عنوان سیستم پردازش اطلاعات در نظر گرفت، زیرا:
(i) اطلاعات ارائه شده را با اطلاعات ذخیره شده برای ارائه راه حلی در خصوص انواع مشکلات ترکیب مینماید،
(ii) اکثر کامپیوترها یک پردازندهی مرکزی با ظرفیتی محدود دارند و معمولا فرض میشود که محدودیتهای ظرفیت بر سیستم توجه انسان تاثیر میگذارد.
(i) مغز انسان توانایی پردازش موازی گستردهای دارد و کامپیوتر اغلب بر پردازش سریالی تکیه میکند؛ اما کامپیوتر محدود است
(ii) انسانها در شناختهای خود، تحت تأثیر عوامل هیجانی و انگیزشی متناقض زیادی قرار میگیرند.
شواهدی که برای نظریهها و یا مدلهای توجه، تحت رویکرد پردازش اطلاعات ارائه شدهاند، عمدتا بر اساس آزمایشات کنترل شده و شرایط علمی صورت گرفتهاند. بیشتر مطالعات آزمایشگاهی مصنوعی هستند و میتوان گفت که اعتبار اکولوژیکی ندارند. در زندگی روزمره، فرآیندهای شناختی اغلب با یک هدف مرتبط هستند (برای مثال، شما در کلاس درس توجه میکنید، زیرا میخواهید امتحان را با موفقیت پشت سر بگذارید)، در حالی که در آزمون های آزمایشگاهی، این کار جدای از دیگر عوامل شناختی و انگیزشی انجام میشود
خلاصه تر: دیگاه پردازش اطلاعات
1. پس از ایزاداتی که پیاژه وارد شد رویکرد پردازش اطلاعات توسط الن نیوول و هربرت سیمون ارایه شد. آنها ذهن انسان را مغز الکتریکی نامیدند. به اعتقاد انها ذهن و کامپیوتر هر دو ابزاری برای (اندوزش، بازیابی و تحلیل اطلاعات) هستند.
2. رویکرد پردازش اطلاعات، در انتخاب، ساختن و تغییر اطلاعات فعال میداند.
3. نقطه قوتش پژوهش های دقیق و آزمایشگاهی است
4. نقطه ضعف هم همین خیلی آزمایشگاهی بودنش یعنی مصنوعی بودن است. که تخیل، خلاقیت، شناخت و هیجان های آدمی را دست کم گرفت.
5. طرفدارانش میگویند ساختارهای ذهنی در کل زندگی مشابه اند.
یکی از معروفترین نظریه های رویکرد پردازش اطلاعات الگوی حافظه است که توسط اتکینسون و شیفیرین (حافظه حسی، حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت است).
از این جهت شبیه پیاژه است که ماهیت تفکر را بررسی میکنند. و بخشی از آن، اعتباری برای رویکرد شناختی بود تا که به وسیلهی آن تبدیل به رویکرد غالب در روانشناسی مدرن شود (غلبه بر رفتارگرایی). تفکر پیاژه ای، چون که آنها میخواهند بدانند که کودکان چگونه دانش خود را سازمان دهی میکنند، پرداش میکنند بر اثر سن و تجربه چگون تغییر میکنند. انها بیشتر از جداول استفاده میکنند.به اعتقاد انها ذهن نمتدها را دستکاری میکند.انها معتقد تعامل رسش و تجربه اند. میگویند رسش محدود کننده اما تجربه توسعه دهنده است. اما مثل پیاژه معتقد به تعامل محیط و کودک نیستند. انها معتقدند رشد تدریحی و مداوم (پیوسته )است. پیازه معتقد به رشد مرحله ای یا ناپیوسته است. چه کودک چه نوچوان و چه بزرگسال مشکلاتشان ممکن است با آموش حل شود.
واحدهای شناختی بر اساس نظریه پرداش اطلاعات:شامل
1. طرحواره: (shcmata) در برابر (پیاژه schcme) مجموعه از خصئصیات نوعی و متمایز کننده یک صحنه است. حافظه زا کا را میکند. مثل یک سناریو صحنه را بازسازی میکند.
2. تصور ذهنی: شامل حسی، تصویری، صدا یا بو است. که از لحاظ ذهنی بازسازی میشود.
3. مفاهیم: بازنمایی ذهنی گروهی از اشیا یا وقایع است مانند زبان
4. گزاره: هنگامی که دو یا چند مفهوم با هم ارتباط ذاشته باشند.
ساده تر بگویم هر چهار مورد فوق مانند طرح واره های پیاژه بیانگر ویژگی های فیزیکی اشیا است.
گزاره ها با عملیات پیاژه مشابته دارد. نمادها هم مثل طبقه بندی انتزاعی پیاژه است.
آزمایش سیگلر: که با نام ارزیابی قاعده شناخته میشود:
قاهده یک: کودک به تعداد وزنه ها توجه ممی کند. قاهده دو: کودک به وزن وزنه ها ها توجه ممی کند. قاهده سه: کودک به وزنه ها و فاصله توجه میکند. قاهده چهار: کودک به همزمان به وزن و فاصله ها توجه ممی کند.
در نظریه پزدازش اطبلعات، فکر کردن: در هر زمان، اگر فردی در حال درک اطلاعات، ذخیره اطلاعات، رمزگذاری اطلاعات، نمایاندن اطلاعات یا باز یابی اطلاعات به یا از ذهن خود باشد، گفته میشود که او فکر میکند.
تحلیل محرکها: در این فرآیند، اطلاعات رمز گذاری شده تغییر مییابد تا مناسب شود برای فرایند تفسیر و درک مغز برای تصمیم سازی. چهار فرایند فرعی؛ رمزگذاری، استراتژی سازی، تعمیم و خودکار سازی، به نتیجه گیری در مورد اطلاعات یا محرکهای رمز گذاری شده کمک میکنند. این به عنوان تحلیل محرکها شناخته میشود
عدیل موقعیتی: هنگامی که یک مشکل یا معضل به وجود آمده است، فرد باید اطلاعات حساس را در مورد این مشکل رمز گذاری کند و سپس از اطلاعاتی که از قبل ذخیره شده است برای حل این مشکل استفاده کند. یک فرد از تجربه خود یعنی خاطرات ذخیره شده خود برای مقابله با اوضاع استفاده میکند. اگر اختلاف کمی در اوضاع وجود داشته باشد، او از تجربه قبلی خود استفاده میکند و آن را اصلاح میکند اصلاح موقعیتی شناخته میشود.. ارزیابی مانع: در این مرحله، جدا از سطح رشد یک فرد، باید پیچیدگی مسأله را نیز در هنگام تعیین قوه درک، ذکاوت شناختی و قدرت حل مسئله فرد مورد توجه قرار داد. این به عنوان ارزیابی موانع شناخته شده است. اطلاعات غلط همچنین ممکن است به ابهام و سردرگمی منجر شود. این ممکن است فرد را از برخورد موفقیت آمیز با وضعیتی که در یک مناسبت قبلی ممکن بود به راحتی انجام دهد باز دارد