نامه ای به همنوعان مسئول
بهترین هدیه برای مردم، علاوه بر وظایف محوله هر شخص؛ همراهی آنها، برای مبارزه با فقر و توسعه آگاهی است، بله، فقر؛ به سلامت روان آسیب میزند و حتی میتواند فهم را مختل کند. غم نان اجازه نمیدهد انسان به تماشای جهان بنشیند؛ در زندگی عمیق شود، کتاب بخواند، یاد بگیرد و به جهان اطراف خود بیندیشد. انسان در زندگی فقیرانه به سختی میتواند پا را فراتر از جهل بگذارد. در این روز ها؛ ویروس کرونا و فشار تورم، توده ی مردم را، تا حالت مچاله شدن، پیش برده است. امید دارم، هر کس با تحصیل، تخصص و تجربه ای که دارد، در کنار مردم باشد. صد البته همین انتظار را از عزیزان مسئولی که میشناسم و آنهایی که نمیشناسم دارم.
من معتقدم؛ ظرفیت و قابلیت مغز انسان، برای تولید و توسعه فکر و رفتار خیرخواهانه در دسترس است و میتوانیم، دنیای خود را به گونه ای شکل دهیم که، مکانی مهربان تر و پذیراتر باشد و متعهد باشیم، که هر کدام از ما، بخشی از راه حل باشیم و حتی آنهایی که سال ها، فقط نقش یاری خود را، داشته اند، با تعدیل، تغییر یا اصلاح نقش مذکور، علاقه ی اجتماعی را توسعه دهند. مطمئناً، یک شهروند داری علاقه ی اجتماعی، همه چیز و همه کار را، برای خود نمیخواهد. او برای با هم زیستن زیباتر، تلاش خواهد کرد و دست به حیله گری، سرکوب گری و یاغی گری نخواهد زد. بله، علاقه ی اجتماعی منجر عدم فرصت طلبی منفی، عدم احتکار و نهایتاً همکاری اجتماعی میشود. مطمئن باشید، مردم، مسئول وظیفه شناس و یاری گر را به طرز عجیبی دوست خواهند داشت و به شکل حیرت انگیزی از یک آدم ظالم دور خواهند شد.
و اما آگاهی، نیروی عظیمی که آدمی را از دریا و جنگل و بیشه زاران، درآورده بود و از او مخلوقی خردمند و افرینشگر ساخته است. آگاهی، جز لاینفک هوش شناختی و یکی از مولفه های مهم هوش هیجانی است که در اغلب دانشکده های مهم دنیا تدریس میشود و نگارنده این سطور، هم یک پروتکل فارسی برای رشد آن در مجلات علمی و پژوهشی علوم پزشکی به چاپ رسانده است. بنابراین نقش آگاهی عمومی و تخصصی در کیفیت بهتر زندگی، استقلال شخصی و حل بسیاری از مشکلات به وضوح روشن است. در پایان موفقیت همه خواننده های این نامه را، از جهاندار جان آفرین مسالت دارم.
دکتر قوام روان شناس و سر دبیر مجله حامی سلامت