والتر ميشل روان شناس معاصر Walter Mischel والتر میشل راز ساختن اراده پولادین را کشف کرد.
رفتار انسان تحت متغيرهاي موقعيتي بيشتر شامل عوامل محيطي، موقعيت ها، پاداش ها و تنبیه هاست.
او در محیط خوشایندی نزدیک خانه ی پرفسور فروید بزرگ شد.
|
ميشل اهل کشور اتريش است، او در سال 1930 در وين بدينا آمده است. اما به دليل تسلط نازي ها بر اتريش در سال 1938 از آنجا فرار کرده و در بروکلين سکني گزيدند. ميشل به دليل بيماري پدرش مجبور شد که ديرتر دانشگاه را شروع کند، او در سال 1951 ( يعني 21 سالگي ) در دانشگاه نيويورک رشته روان شناسي باليني را انتخاب کرد. وي در کنار اين رشته به هنر نقاشي و مجسمه سازي هم علاقه زيادي داشت. سپس براي فوق ليسانس به سيتي کالج نيورک رفت. ميشل شاگرد راتر و آدلر بود. اور در سال هاي 1956 تا 1958 در يکي از روستاهاي ترينیداد به مطالعه گروه هاي مذهبي کالت پرداخت ( اين گروهها به مراسم تسخير روح و شياطين مي پرداختند) و با بررسي رفتارهاي زمان عادي اين افراد با زماني که به قول خودشان جن زده مي شدند، پرداخت. در اين تحقيقات به موضوع ((ترجيح مردم به نتايج ديرتر ولي ارزشمندتر )) پي برد. اين تجربه مطالعه تأخير در ارضاء را قدرتمند ساخت. وي بعد از اخذ مدرک دکتري به سمت استادياري دانشگاه هاروارد دست يافت. و رئيس دپارتمان روان شناسي دانشگاه استنفورد شد. وي هنوز عضو دپارتمان روان شناسي دانشگاه کلمبياست و در حال حاضر هم به فعاليت هاي خود ادامه مي دهد .
ميشل نظريه صفات را مانند استادش راتر شديداً زير سوال برد او در سال 1968 کتابي تحت عنوان «سنجش شخصيت» نوشت که به همين موضوع پرداخته است. او بجاي صفات فرايندهاي شناختي (ذهني ) و هيجاني ( احساسات ) را تعيين کننده رفتار مي داند و معتقد است که صفات انسانها ثابت نيستند و در
موقعيت هاي مختلف صفات عوض مي شوند و روي رفتار تأثير مي گذارند .
ميشل مي گويد : رفتار انسان تحت تأثير دو نوع متغير قرار دارد :
1 ) متغيرهاي موقعيتي
2 ) متغيرهاي شخصي
متغيرهاي موقعيتي بيشتر شامل عوامل محيطي، موقعيت ها، پاداش ها و تنبیه هاست. ولي متغيرهاي شخصي به چندين عامل عمده تقسيم مي شوند :
1- انتظارات
2- ارزشهاي شخصي
3- کفايتها يا دانش و مهارتي که انسان دارد
4- استراتژي هاي کدگذاري که تحت تأثير عواملي چون توجه، سطح انگيزش و ارزشهاي شخصي و آموزش است .
- سيستم برنامه هاي خود تنظيمي يا توانايي برنامه ريزي دروني به منظور اقدام به يک عمل و رسيدن به آن .
با اين حال اساسي ترين فرايند از ديدگاه ميشل همان (( تأخير در ارضاء و شرايط ثبات رفتاري است )) به تأخير انداختن ارضاء يعني تمايل به تعويض يک پاداش کوچک اما زود با يک پاداش بزرگتر اما ديرتر است. اين موضوع از اهميت زيادي برخوردار است. وي معتقد است آنچه در جلوي ذهن انسان است نه آنچه در جلوي چشم او، توانايي او را در به تأخير انداختن ارضاء تعيين مي کند. او به اين نتيجه رسيد که توانايي کودکان در به تأخير انداختن ارضاء با موفقيت تحصيلي آنها، ثبات هيجاني و کنترل اميال ناگهاني آنان در سالهاي نوجواني رابطه نزديک دارد. به نظر مي رسد فنون مفيد براي تقويت ارضاء هم بايد طراحي و هم بايد آموزش داده شود .
والتر میشل مطالعات دکتری خود را در دانشگاه اوهایو گذراند. او در محیط خوشایندی نزدیک خانه ی پرفسور فروید بزرگ شد ،
والتر میشل راز ساختن اراده پولادین را برای همیشه فاش کرد.
در سال ۱۹۶۰ یک روانشناس به نام والتر میشل یک آزمایش ساده بر روی کودکان ۴تا ۶ ساله انجام داد، در این آزمایش جلوی کودکان یک عدد مارشملو (یک نوع شیرینی محبوب کودکان) میگذاشت و به آنها میگفت که این شیرینی را نخورد، و کودک را با شیرینی در اتاق تنها میگذاشت،
کودکان واکنشهای متفاوت نشان میدادند، بعضیها بلافاصله میخوردند، بعضیها یه کم تحمل میکردند بعد میخوردند و بعضی هم اصلاً دست نمیزدند.
والتر میشل از کودکانی که موفق به نخوردن میشدند میخواست که توضیح دهند که در آن موقع که شیرینی جلویشان بود چطور فکر میکردند، آنها پاسخ میدادند که توجه خودشان را به چیزهای دیگری مثل بند کفش و.. پرت میکردند یا اینکه فکر میکردند که این شیرینی نیست مثلاً این چوب پنبه است.
در سال ۱۹۸۱ میشل به سراغ ۵۳ کودک آزمایش رفت و به یافته جالبی دست یافت:
کودکانی که در جلوی وسوسهشان موفق عمل کرده بودند در سنین بزرگسالی به سطوح بالای اجتماعی، تحصیلی رسیده و از سلامت بالاتری برخوردار بودند.
پژوهشی با کاربرد فراوان بررسی در رابطه با افرادی که توانایی به_تاخیر_انداختن_ارضای خواستههای خود را دارند، محدود به همین گروه از افراد نشد و روان شناسان دیگر پژوهشهای متنوعی را در گروه های سنی بالاتر انجام دادند.